توضیحات
|بعد از مرگ یک نفر در یک رابطه عاشقانه، هردو میمیرند، مگر اینکه یکیشان از آن دنیا تماس بگیرد!|
جولی کلارک هفدهساله رویاهای زیادی را در سر میپروراند؛ اینکه به کالج برود، با سم اوبایاشی سفر کنند و تابستان را در ژاپن بگذرانند. اما همۀ این رویاها با مرگ ناگهانی و تلخ سم فرومیپاشند. تحمل این سوگ آنقدر برای جولی سنگین است که او حتی به مراسم تدفین سم نمیرود و وسایلش را هم دور میاندازد تا بتواند او را فراموش کند، اما وقتی خودش را مجاب میکند تا به آرامگاهش سر بزند تمام دلتنگیهای عالم روی سرش آوار میشود. او در نهایت ناامیدی تصمیم میگیرد یک بار دیگر با تلفن همراه سم تماس بگیرد… و در عین ناباوری سم جواب میدهد؛ از آن دنیا!
از متن کتاب
هر روز که میگذرد دیدن این یادگاریها برایم سختتر میشود. همه میگویند گذر زمان درمان رنج است، اما من وقتی عکسی را برمیدارم حتی نمیتوانم جلوی لرزش دستهایم را بگیرم. همیشه تمام فکر و ذکرم را درگیر میکند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.